سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آهای یه نفر تو این جزیره تنهاست
لینک دوستان
ما نیز قدم رنجه فرمودیم .....یعنی اخفال شدیم .....از دست رفتیم .....بارالها عاقبت ما به خیر بفرما




[ یکشنبه 89/5/31 ] [ 1:52 عصر ] [ آشانا ]

سهلام به همیه دوست جونای دماغ سوخته خودم ....چرا دماغ سوخته ؟ چون علی رغم تلاش بغضی ها در تو دل خالی کردن ما ....ما به سلامتی رفتیم مهمونی (قابل توجه بعضی ها ) خیلی هم خوش گذشت 

و اما اصل مطلب ...غرض از مزاحمت این بود که بگم ....همه چی آرومه ولی من نمیدونم چرا انقده بدبختم .....اندر قیل و قالات چرند زندگی باید بگم که وضع خیلی خرابه .....بلاگفا گوز پیچ شده ....دوشنبه ها ناهارکوفته تبریزی داریم.....دو ماه که حقوق نداریم ....خواهرم از فردا دیگه مانتو کوتاه نپوش ....شیود های نازنینت هم تو باشه....چهارشنبه ها لوبیا پلو با گوشت مرغ سفارش میدیم ....ساعت کاری 7:30 تا 17:00 یک ساعت اضافه شد.....تردد اضافی ممنوع می باشد ....اگه خواهر ها و برادر های خوبی باشید سه شنبه ها خورشت قورمه سبزی با روغن کاسترول GTX  براتون می خرم .....

و من ریز بار این همه بی رحمی ( من گشنمه ...کوفته نمی خوام ) جملات قلمبه سلنبه در میکنم ....تز میدم در حد بوندسلیگا....و فیلسوف میشوم خفن ( ایکون یه ویدا که ریز بار سختی ها یه فیلسوف بزرگ شده که حرفی برای گفتن داره )...تو پست بعدی یکی از بی سلیقگی های مردم ایران رو به فیلسوفی خواهم کشید

در آخر مهمونی آقا امام زمان بهتون خوش بگذره و تو این شب قشنگ دعا یادتون نره ( برای عاقبت بخیری بلاگفا هم دعا کنید ...جوونه و خطا کار )





[ یکشنبه 89/5/31 ] [ 1:49 عصر ] [ آشانا ]

سهلام دوست جونیا .......گل گلی یا .......مونگولیا 


من و عباسی تمصیص ( همون تصمیم ) گرفتیم روز جمعه بریم مهمونی ....آخه مهمونیه خونمون کم شده ....دچار کمبود مهمونی رفتن شدیم ..... میخوایم یه کم از این یکنواختی روزانه و هفته آنه دور بشیم ...ولی نمی دونیم کجا ....یعنی فعلا تمصیص نگرفتیم کجا بریم .....چون نمیدونیم کجا بریم  من به همه گفتم ما روز جمعه میخوایم بریم مهمونی...ببینم کی ما رو دعوت میکنه 


امروز نوشت : قابل توجه خسیس های از مهمون فراری ....ما مثل شما ها مهمون ندیده نیستیم و خیلی محترمانه میخوایم بریم مهمونی ......قابل توجه بعضی تر های دیگه تا حالا دو جا دعوت شدیم اصولا ما خیلی با حالیم .....و با مهمون و مهمونی رفتن هیچ مشکلی نداریم قابل توجه بغضی ترتر های دیگه ....



[ یکشنبه 89/5/31 ] [ 1:49 عصر ] [ آشانا ]


همه رفتن کسی دور و برم نیست .....من اینجام  


چرا ؟

.

.

.

.

.

چون .....


من ماندم تهنای تهنا

تهنای تهنا میان سیل غم ها ......




[ یکشنبه 89/5/31 ] [ 1:49 عصر ] [ آشانا ]

بازی دوسش دارم ، دوسش ندارم


اول من بازی میکنم ...برای عباسی جونم می نویسم :

دوسش دارم چون دوست داشتنیه .

دوسش دارم چون هر کاری بکنه یا بخواد بکنه به من میگه .

دوسش دارم چون من همین جوری که هستم میخواد .

دوسش دارم چون هر شب تا بهم شب بخیر نگه خوابش نمیبره .

دوسش دارم چون هیچ وقت بهم دروغ نمیگه

دوسش دارم چون خیلی مهربونه

دوسش دارم چون هر کاری میکنه تا من خوشحال بشم .

دوسش دارم چون نظر من بارش مهمه .

دوسش دارم چون خیلی قشنگ گیتار میزنه .

دوسش دارم چون رانندگی من افتضاحه ولی اون تحمل میکنه .

دوسش دارم چون میدونم دوسم داره .

دوسش دارم چون میدونه من چی دوست دارم .

دوسش ندارم چون خیلی زود عصبانی میشه .

دوسش ندارم چون وقتی که آخر ترمش میشه رو اعصاب من پیاده روی میکنه .

دوسش ندارم چون مواظب سلامتی خودش نیست .

دوسش ندارم چون وقتای که لج میکنه واقعا لج میکنه .

دوسش ندارم چون بعضی وقتا قاطی میکنه میگه خدا نیست

دوسش ندارم چون بعضی وقتا قول هاش یادش میره .

دوسش ندارم چون وقتای که برای کاری میاد تهران پیش من نمیاد .

دوسش ندارم چون همیشه به غذا خوردن من گیر میده ...میگه ببین هیچی غذا نخوردی .


حالا عباس جونم می نویسه


تقدیم به کسی که دوست دارم بهترین باشه و می دونم که هست...من فقط یادآوریش می کنم .



دوسش دارم چون یک انسانه

دوسش دارم چون تکه

دوسش دارم چون برای من زیباست

دوسش دارم چون آرامش میاره

دوسش دارم چون به یادمه

دوسش دارم چون تحملم می کنه

دوسش دارم چون از دستم حرص می خوره

دوسش دارم چون خوب می خنده

دوسش دارم چون با هوشه

دوسش دارم چون بامرامه

دوسش دارم چون عاشقه

دوسش دارم چون دوسش دارم


دوسش ندارم چون احتمالا دیگه زنده نیستم

دوسش ندارم چون ....

دوسش ندارم چون ....

دوسش ندارم چون ....

دوسش ندارم چون ....

... إ ...خوب دوسش دارم دیگه نمی تونم دورغ بگم که ....

شاکی نوشت : بلاگفا بمیری ...یه بار نوشتم همش پاک شد ...


دعوتنامه نوشت : از همه ی عشقولی های عسیس دعوت میکنم اگه دلشون

خواست این بازی رو انجام بدن

نکته نوشت :منو عباسی اول اینا روی کاغذ نوشتیم بهم کادو دادیم ...من اول می خواستم فایل اسکن شده رو براتون بذارم ....ولی به خاطر کمبود امکانات حجم بالای فایل نتونستم آپلود شون کنم ...به خاطر همین بدون هیچ دخل تصرفی عینا مثل خودشون اینجا نوشتمشون...حتی اون شکلک های که عباسی گذاشته بود .


[ یکشنبه 89/5/31 ] [ 1:49 عصر ] [ آشانا ]
   1   2   3   4   5      >
درباره وبلاگ