سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آهای یه نفر تو این جزیره تنهاست
لینک دوستان

 

نوار جدا ساز

 

فرزندم

باز یافتن و جبران کردن آنچه با سخن نگفتنت و خاموش ماندنت از دست رفته است. آیانتر از جبران زیانی است که با گفتنت به بار آمده است! و نگهداری آنچه در ظرف است به محمکم بستن سر بند آن استوار کردن دهانه آن است و نگهبانی از مکنونات ضمیر آدمی و حراست از اسار پنهانی و پاسداشت کرامت انسانی به مهار واستوار نمودن زبان است.

نگاه داشتن داراییهایت خوشایندتر از طلبیدن داشته های دیگران است.

تلخی ناامیدی و ناکامی را چشیدن شایسته تر است از حاجت خویش را از مردمان طلبیدن!

تنگنای معیشت و اندک داشتن ثروت همراه با پارسایی و عفت ارجمندتر است ا فراخی معیشت و بسیار داشتن ثروت همراه با پلیدی و معصیت .

آدمی خود رازترین راز خویشت است و می باید و می شاید که هر کس بیشتر و بهتر از هرکس دیگر اسرار خویش را نگاهبان باشد.

چه بسیار ند تلاشگرانی که شتاب زدهبه زیان خویش می کوشندو از فرط شتاب ورزی و خرد ناورزیخویشتن را به خسران می افکنند

آن کس که بسیار گوید ، یاوه گویدو راه یاوه سرایان را پوید.

آن کس که اندیشه ورزد بصیرت یابد.

به خوبان و اهل خیر نزدیک شو و با ایشان دمساز و همراز باش تا از آن شوی .

از بدان و اهل شر دور شو و آنان پروا گزین تا از آنها نباشی .

غذای حرام چه خوراک بدی است.

ستم ورزی بر ناتوان زشت ترین ستمگری هاست

جایی که مدارا درشتخویی به بارآورد، درشتخویی ورزیدن عین مداراست .

ای بس دارویی که عین دردو بیماری است و چه بسا دردی که خود درمان است

چه بسا کسی که ناصح و خیر خواه به شمار نمی آیدنیکویی ورزد و اندرز آموزد و اما آن کس که خیر خواهش شمارندچو از وی مشورت و رهنمود خواهند نیرنگ بازد و خیانت ورزد.

از اعتماد ورزیدن به آرزوهای سرابگون و بی پشتوانه عمل پروا گیر زیرا آین آرزوی دلخوشانه دستمایه نابخردان است.

خردمندی نگاه داشتن تجربه هاست.

ارجمندترین تجربه هایت آن است که پندت آموزد!

فرصت را دریاب پیش آن که برود و اندوهناکت سازد.

چنین نیست که هر خواهنده ای به آنچه خواهد برسد.

چنین نیست که هر رفته ای و غایت گشته ای باز آید.

از جمله فساد کاری ها : یکی از کف دادن توشه است و دیگری تباه ساختن آخرت.

هر کاری را فرجامی استو هر عملی را ثمره ای است و عاقل آن است که اندیشه کند پایان را

آنچه برایت مقدر شده است به زودی به تو می رسد پس چرا این همه بی تابی و حرص ورزی

تاجر به خطر افکنده مال و جان و آبروی خویشتن آست.

چه بسا اندک که بالنده تر از بسیار است.

در یاور حقیر و رفیق نا مطمئن خیری نیست و از زبونان یاری طلبیدن و به متهمان اعتماد ورزیدن خلاف مروت و دوراندیشی است.

مادامی که زمانه رام شده تو است بهره خویش را به آسانی از آن بستان و فرصت مهیا گشته را از کف مده و به انتظار فرصت های دیگر و بهتر مشین.

آنچه داری به امید بیشتر از آن به خطر میفکن و به هوای به چنگ آوردن بیش از آنچه داری خویشن و دارایی ات را بی تدبیر و بی حساب به کام خطر مینداز.

مبادا که مرکب نفست چموشی ورزد و سر به ستیز و لجاجت نهد و تو را به پشت خود گیرد و به وادی هلاکت افکند .

 

 

 نامه 31 نهج البلاغه- گزیده ای از نامه امیر مومنان (ع) به امام حسن مجتبی (ع)

 

نوار جدا ساز


[ سه شنبه 89/11/26 ] [ 11:23 صبح ] [ آشانا ]
درباره وبلاگ