آهای یه نفر تو این جزیره تنهاست | ||
کدام رنگ برتر است ؟ در روزگاران دور ، رنگ ها با یکدیگر جدال داشتند و هر یک خود را برتر ، زیبا تر ، مفید تر و محبو تر از دیگری می دانست. رنگ سبز می گفت : همه می دانند که من مهم ترین رنگ هستم . من نشانه زندگی و امیدم . برگ درختان و رنگ چمن سبز است . اگر سبزی نباشد همه حیوانات خواهند مرد. کافی است نگاهی به طبیعت بیندازید و حضور مرا در گستره هستی ببینید . رنگ آبی سخنان او را قطع کرد و گفت : تو فقط به زمین فکر میکنی . کافی است به دریا ها و آسمان ها نگاه کنی . مگر نمی دانی که حیات روی زمین بر اثر وجود آب است ؟ ابر ها آب دریا را به زمین ارزانی می کنند و آسمان ، آسمان آبی صلح و آرامش را ارزانی می کند .بدون آرامش رنگ آبی شما هیچ هستید . رنگ زرد لبخندی زد و گفت : من گرمی وشادمانی به جهان می بخشم ، خورشید و ماه به رنگ من هستند .نور ستارگان از من است . هر گاه به گل آفتابگردان نگاه می کنید ، لبخندی زندگی را در او م بینید . بدون وجود من شما لذتی از زندگی نخواهید برد . رنگ نارنجی به سخن آمد که : من رنگ سلامتی و توانایی ام . اگر جه من را زیاد نمی بینید ولی وجود من برای حیات انسان ضروری است . بیشتر ویتامین ها د ر میوه هایی است که به رنگ من هستند . در لحظات حساس طلوع و غروب خورشید این رنگ من است که در آسمان خود نمایی می کند . هنگامی که زیبایی رنگ من جلوه می کند هیچ کس حتی به سایر رنگ ها فکر هم نمی کند . رنگ قرمز دیگر نتوانست تحمل کند و فریاد زد : من فرمانروای شما هستم ، من رنگ خون هستم و خون زندگی بخش است . من رنگ شجاعت و خطرم . من انگیزه مبارزه ام . من خون شما را به جوش می آورم . بدون من زمین نیز همچون ماه خالی از زندگی خواهد شد من رنگ هیجان و عشقم . بنفش با لحنی اعتراض آمیز و با تکبری خاص گفت : من رنگ قدرت و استراحت هستم . سلاطین و بزرگان همیشه من را برمی گزینند . زیرا من نشانه برتری ، هوش و اقتدارم . مردم هرگز در مقابل من سوال نمی کنند ، آنان گوش می سپارند و اطاعت می کنند . رنگ نیلی که تا آن زمان ساکت بود به سخن آ"د و گفت : به من فکر کنید ، من رنگ سکوت هستم . شما به ندرت به سکوت می اندیشید ولی بدون من شما آرامش نخواهید داشت . من نشانه تفکر و انعکاس ذهن هستم . شفق و عمق آب ها از من است شما برای توازن و اعتدال به من نیاز دارید . من رنگ دعا و آرامش درونی هستم
[ چهارشنبه 89/6/3 ] [ 3:15 عصر ] [ آشانا ]
جان مورلی از انگلستان به کانادا سفر کرد تا برای دانشجویان فوق لیسانس سخنرانی کند . او سخنرانی خود را چنین آغاز کرد : [ سه شنبه 89/6/2 ] [ 11:32 صبح ] [ آشانا ]
|
||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |